نقد آلبوم ابراهیم محسن چاووشی
تاریخ انتشار: ۱۶ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۵۰۲۵۴۸
به گزارش پارس نیوز،
در یادداشتی نوشت: در چند جایی که خبرهایی مبنی بر انتشار آلبوم جدید چاووشی منتشر شده در هر پاراگرافی بر مساله کپیرایت و خرید قانونی نسخههای اورجینال تاکید شده، اما خود چاووشی و تیمش دو قطعهای را که مجوز نگرفتهاند، بدون مجوز و غیرقانونی منتشر کردند. این کار با این همه تاکید بر تمکین به قانون از سوی مردم منافات دارد و انگار او تنها تمکین به قانون را برای مردم قائل است و خود با فراغ بال قطعات بدون مجوز را منتشر میکند که این حس خوبی به مخاطبان و طرفداران آقای چاووشی نمیدهد؛ چرا که تمکین به قانون باید برای همه باشد؛ به خصوص کسانی که به واسطه شهرت زیر ذرهبین بوده و تمام حرکات و سکناتشان دیده میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حال سراغ نقد تحلیلی قطعه به قطعه آلبوم «ابراهیم» به خوانندگی محسن چاووشی میرویم. آلبومی که پس از یک ماه حاشیه و جنجال بالاخره روانه بازار موسیقی شد.
۱- قطعه «بِبُر به نام خداوندت»
قطعهای که با دکلمه شعر حسین صفا آغاز میشود و با مصراع «نگاهم به این سرانجام است» با صدای شاعر به پایان میرسد. تنظیم قطعه از چینش لوپهای کوبهای گرفته تا پدال و آکوردهای مقطع و سرآرشههای مقطع و «اِستِکاتو» زهی ویلنها تداعیکننده و القاکننده قطعهای شدیداً اعتراضی بوده که به بهترین شکل این حس را انتقال میدهد.
شعر حسین صفا در ملودی که محسن چاووشی بر آن خلق کرده سراسر اعتراض است. اعتراضی همراه با بغض و اندوهی فروخورده که آکوردهای بینابین الکتریک گیتار و موتیفهای ارکستر با غلبه سازهای بادیبرنجی بر عصیان و اعتراض این قطعه میافزاید. جایی که شاعر میگوید «ورید پاک امیرم من/ که در تدارک حمام است» بخش کلایمَکس و اوج این داستان است که احساس هر شنوندهای را برمیانگیزد.
تنها ای کاش محسن چاووشی تا آنجا که میتوانست لحن خود را به علائم جمله به ویژه در مورد مصرعهای سوالی، نزدیکتر میکرد. واژه «واجبالاجرایی» را هم «واجبالاجراهی» ادا میکند که این ایراد از حساسیت محسن چاووشی بعید است.
ضربات مکرر کوبهای و پدال به ویژه روی شعر «کدام کوزه شکست آن روز/ که با گذشتن نهصدسال/ هنوز حلقه دستانش/ به دور گردن خیام است؟» سر نت اول میزانهای شش ضربی یا «اسلوراک» بر جنبه و حس اعتراضی اثر میافزاید. محسن چاووشی به غایت با احساس تمام و کمال این اثر را خوانده است و بغضی محسوس در صدایش هویدا است. زیباترین و گیراترین بخش کلام این قطعه همان بخش ترجیعبند «هنوز حلقه دستانش/ به دور گردن خیام ...» است.
۲- قطعه «در آستانه پیری»
این قطعه ترجیعبند و تکرار ندارد؛ چرا که شعری بلند است و خوانش همه آن تکرار نمیطلبد. این قطعه از جنبه تنظیم در نوع و ژانر خود قطعهای قدرتمند است. به ویژه اورتورها و سلوهایی که توسط گیتار الکتریک در این قطعه اجرا میشود بسیار زیبا و گیرا است. اما از لایت موتیف قدرتمندی در سطح تنظیم برخوردار نیست و آهنگساز بیشتر بر مبنای عروضی شعر به خلق ملودی بر روی آن پرداخته به ویژه بحر عروضی «فعلاتُن فعلاتُن» که خلق ملودی روی این بحر کار دشواری نیست. غنای مفهومی این شعر، ملودی بهتری میطلبید.
این قطعه هم چون اثر پیشین اعتراضی بوده و بیشتر منعکس کننده مسائل، مشکلات و دغدغههای اجتماعی روز جامعه است.
۳- قطعه «همراه خاکارّه»
اورتور اول این آهنگ بسیار زیبا و به سبک موسیقی کلاسیک با پیانو و ارکستر زهی و اکمپانیمان پیزیکاتوی کنترباس شروع شده و فضا را مهیای شنیدن کلام و صدای خواننده میکند. این قطعه از تنظیم بسیار زیبایی بهره میبرد و اکمپانیمان و پَد و سازهای زیرصدای خواننده با حجمی بالا، کلام را همراهی میکند و تکنوازی الکتریک گیتار در این قطعه هم بر زیبایی کار افزوده است و یکی دیگر از جنبههای زیبایی تنظیم، شروع شدن قطعه با نتهای پیانو و تمام شدن قطعه نیز با نتهای پیانو است. تنوع و بهره از همزمانی ریتم چهار چهارم یا چهارضربی و تناوب آن با شش ضربی بر قدرت و تنوع تنظیم این قطعه افزوده است.
شعر این قطعه هم نسبت به اشعار متعارف و ژانر پاپ و راک، بلندتر از حد معمول است و همین بلندی و بهره از تمام شعر باعث شده که برای آن مجالی جهت اجرای ترجیعبند تکرار و باصطلاح کوروس نباشد و خواننده از ابتدا تا انتهای قطعه بدون تکرار شعر یا موتیف خاصی قطعه را پیش ببرد. بیشک از جنبه علمی و موسیقایی، تنظیم این اثر برتری فاحشی نسبت به لایت موتیف و موسیقی کلام دارد. البته چاووشی این قطعه را با احساس هرچه تمامتر خوانده و بار عاطفی، احساسی و مفهومی واژگان را منتقل میکند و با نوانسهایی که در صدایش ایجاد میکند به خوانش و انتقال مفهومی اثر کمک میکند. اما این قطعه میتوانست از موسیقی کلام زیباتر و جذابتری بهره ببرد.
بیشک قویترین بخش این قطعه سلوهایی است که توسط نوازنده الکتریک گیتار با توانایی هرچه تمامتر اجرا میشود.
۴- قطعه «لطفاً به بند اول انگشت سبابهات بگو»
این قطعه بلافاصله با چند میزان پَد به سر کلام میآید. کلامی که بیشتر دکلمهگونه است. شعر این قطعه بسیار غمگین است و اوج شعر آنجا است که «این بچه لاکپشت نگون بخت... اما مقدر است که در آخرین قدم یعنی در آستانه دریا دَمَر شود» .
محسن چاووشی هم ملودی سزاوار این واژگان را با صدایی از عمق احساس و بغض روی شعر گذاشته است.
پَد زیر صدای این قطعه هم به ویژه زهی ویلنها به خوبی فضاسازی کرده و بر غلیان احساسات میافزاید.
۵- قطعه «ای ماه مهر»
این قطعه سراسر اعتراضی آنجا که میگوید «آخر چطور بیست بگیرم/ وقتی که دستهای فقیرم/ فردای درس آن همه باید/ در جستوجوی کار بمیرند» اشاره مستقیم بر معضل حلناشدنی بیکاری و سیل تحصیلکردگان بیکار دارد. این شعر سراسر اعتراضی توامان با غمی نهان در لابهلای واژگانش در حسی نوستالژیک که از مصرعهای ابتداییاش نمایان میشود، موسیقیای به مراتب اعتراضیتر و غمگنانهتر میطلبد. اما از تنظیم گرفته تا لایتموتیف موسیقی کلام، بیشتر هیجانی بوده و سنخیت و تناسب چندانی با مفهوم کلام ندارد. اَرِنجمان این قطعه را اگر جدای از شعر در نظر بگیریم، یکی از تکنیکیترین و متنوعترین قطعات این آلبوم است. از ریتم کوبنده و متنوع گرفته تا سلونوازی ویلن و گیتار الکتریک همه نشان از تنظیمی موفق دارد. به ویژه آنجا که ویلن به هنرنمایی میپردازد و با اجرای «تریوله» و «سه بر دو» و تکنوازی را به گیتار الکتریک منتقل میکند و آکوردهای ممتد گیتار الکتریک قطعه هاردراک زیبایی را به نمایش میگذارد. وجود کوتاه آواز و خودنمایی ساز ایرانی ستار نیز به جا و خوشایند بوده و بهره از تم آواز «شوشتری» حس نوستالژیک کلام را مضاعف میکند سپس سلوی قدرتمند الکتریک گیتار هیجان را به اوج میرساند و همین قدرت هیجانی اینجا نقطه ضعفی برای مفهوم شعر اعتراضی این قطعه میشود. به ویژه آخر قطعه با آن موتیف تکراری و هیجانی و هنرنمایی زیبای درامز و دور از مفهوم و عمق بار معنایی شعر و کادانسی قدرتمند که به «تریوله» میانجامد به پایان میرسد.
۶- قطعه «جهان فاسد مردم را»
شعر این قطعه یکی از بهترین اشعار آلبوم «ابراهیم» است و سراسر مفهوم، ایهام، استعاره و جناس است که ملودی یارای بیان حق مطلب نیست. این قطعه هم از تنظیم خوبی بهره میبرد اما ملودی و لایت موتیف خلق شده برای کلام این اثر در سطح شعر نیست. لایت موتیف از پختگی و ساختار محکم ملودیک برخودار نیست. این قطعه ترجیعبند خاصی برای تکرار ندارد و از این جنبه هم که از جانب مخاطبان زمزمه شود، امیدی برایش متصور نیست. در مجموع این قطعه، حرف خاصی برای گفتن ندارد و جزء قطعات معمولی آلبوم «ابراهیم» محسوب میشود. فقط ای کاش ملودی قویتری که بار عاطفی ـ احساسی و مفهومی واژگان این شعر را میتوانست به دوش بکشد برای این کار خلق میشد. با این وجود بهترین بخش ملودی و خوانش آن توسط خواننده به مصرع «تو خانقاه منی با من، بچرخ و یاحق و یاهو کن» است که خواننده که آهنگساز اثر نیز هست، اگر بر همین مبنا کار را پیش میبُرد بیشک قطعهای به مراتب شنیدنیتر و چهبسا ماندگار خلق میشد.
سخن آخر اینکه در این سیل انبوه خوانندههای پاپ که هرآنچه را از دهان خارج میشود، شعر میخوانند آن هم در سرزمینی که خاستگاه آثار منظوم جهان است به جهانیان و حافظ و مولانایش میبالند، هنرمندانی چون محسن چاووشی نگاهی جستوجوگرانه و متفکرانهتری به شعر و کلام دارد و همین مهمترین نقطه قوت او است، اما میشد با نگاهی حرفهایتر هر کاری را به متخصص آن سپرد و میشد آهنگسازی این آلبوم یا لااقل بخشی از آن را به آهنگسازی باذوق که بتواند مقصد و مقصود چاووشی را درک کند سپرده شود تا الان بیشک با اثری کمنقصتر و شنیدنیتر روبهرو بودیم.
امیدواریم در آینده آثار بهتری از این هنرمند بشنویم.
انتهای پیام/
منبع: پارس نیوز
کلیدواژه: قانون موسیقی شعر مشکلات جامعه زیبایی بیکاری سیل یاهو جهان بیکاری جامعه جهان زیبایی شعر پارس پارس نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۵۰۲۵۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشتپرده محبوبیت تیلور سوئیفت چیست؟
تیلور سوئیفت از آن دسته هنرمندان معاصر است که در ایران نیز بین دهه هفتادیها تا دهه نودیها پرطرفدار است و نسلهای جوانتر ایرانی راحتتر با آهنگهای او ارتباط برقرار میکنند، اما دقیقا چه چیزی خوانندهای مانند تیلور سوئیفت را در بین حتی ایرانیها محبوب میسازد؟
به گزارش ایسنا، با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سؤال کنید که علت علاقهشان به این هنرمند چیست؟ احتمالاً پاسخ دهند که، چون میتوانند با ترانههای او همزادپنداری کنند و بهراحتی خود را بهعنوان راوی ترانههایش تصور کنند، اما در کنار این ویژگی نمیتوان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمیکند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پستهای طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراکگذاری آن پستها.
اما چرا امروز از تیلور سوئیفت مینویسیم؟ در هفتههای اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند میگفت.
در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرمهای موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.
اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تکآهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخششده در یک روز را ثبت کرد.
سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخششدهترین آلبوم در یک روز و پخششدهترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرمهای پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریمهای روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطبترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.
اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده میشود؟
پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمیتوان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاههای نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبومهای قبلیاش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.
در ادامه، اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.
موسیقی سوئیفتتوبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، میگوید: «نمیتوانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگهایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگهایی که تیلور مینویسد، فوقالعاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبومهای متوالی این کار را انجام میدهد.»
درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، میگوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او میداند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگهای او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و میتوانم به آهنگهای او، حتی آهنگهایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آنها ارتباط برقرار کنم.»
همه کاره بودن اوسوئیفت به طرز ماهرانهای ژانرهای مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفهای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ میگویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.
سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیهکنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.
در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود، اما در آلبوم از سازهای بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگها حفظ کرد. سوئیفت، اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بیسابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.
البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگیهای بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال میکردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستانسرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.
هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.
نوبیل درباره این اقدام میگوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش میکنند، اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»
هوش تجاری سوئیفتکونیگزبرگ میگوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمیشود، بلکه در مورد تجارت است و مهارتهای تجاری تیلور شگفتانگیز است».
درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکتهای استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العادهای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینماها رفت، «پرفروشترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.
همچنین بازاریابی رسانههای اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی مینشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانههای اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.
حرکت درخشان سوئیفتاز اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبومهای اولیهاش به طور گستردهای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد میشود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبطهای تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافیجویانه بیسابقه، سوئیفت آلبومهای خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبطهای جدید به دست آورد.
در حالی که سوئیفت خاطرنشان میکند که همه اینها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است، اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبومهای تازه ضبطشده بسیار محبوب بوده و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.
آینده نگری اونوبیل میگوید سوئیفت درک ذاتی از خواستههای مخاطبانش دارد و این توانایی میتواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتیها میداند:
۱۹۸۹زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگهای زد و کالوین هریس با آهنگهای پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل میگوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آنها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده میکرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال میکند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.
شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰نوبیل میگوید در طول قرنطینه همهگیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانرهای جدید برای کار روی آلبومها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.
کونیگزبرگ میگوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکسکننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»
فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروشترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح میدهد، این موفقیت تصادفی نبود.
او ادامه میدهد: «طرفداران با این آهنگها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش میکردند؛ آهنگهایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانهها و درختان صحبت میکردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»
تور eraنوبیل میگوید دو نیروی فرهنگی را میتوان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانههای اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربههای جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با دهها هزار نفر دیگر که آنها نیز با آهنگهای تیلور سوئیفت بزرگ شدهاند، بسیار عمیقتر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه میگوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».
آیا میتوان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟
خیر.
نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آنها در زمانهای دیگری انجام میداد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمیشد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر میشد، تأثیر مشابهی نداشت. اینگونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن میشوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شدهاند، ترکیب نادری است.
بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است، اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.
وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت میکند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت میکند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت میکند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه میشود. دلیل اینکه میتوانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاهپوست است و نژاد دارد.
البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی میمانند و نمیتوان به هیچ وجه او را بزرگترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.
آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیتهای برتر و موفقیت افسونکننده که بر درخشش او به عنوان یک تاجر تأکید میکند و بهطور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت میکند.