Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-05-02@01:14:20 GMT

استعفای من ربطی به آلبوم چاوشی ندارد

تاریخ انتشار: ۱۸ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۵۳۳۵۵۳

استعفای من ربطی به آلبوم چاوشی ندارد

به گزارش خبرنگار فرهنگی باشگاه خبرنگاران پویا، روز گذشته محمدعلی بهمنی اعلام کرد که از شورای شعر و ترانه دفتر موسیقی خداحافظی کرده است تا مزاحم ترانه‌های سخیف نباشد. از لحظه‌ای که بهمنی خبر رفتنش از شورای شعر را منتشر کرد، گمانه‌زنی‌های بسیاری در این باره مطرح شد که یکی از آنها، رفتن محمدعلی بهمنی را به صدور مجوز ترانه‌های آلبوم «ابراهیم» با صدای چاوشی ربط می‌داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وقتی شورای شعر به پنج ترانه‌ از قطعه‌های آلبوم «ابراهیم» مجوز نداد و شرط اصلاح ترانه‌ها را برای صدور مجوز مطرح کرد؛ مدیر کل دفتر موسیقی با اختیار خود به سه اثر از این پنج اثر مجوز داد. در نهایت هم آلبوم «ابراهیم» با شش قطعه منتشر شد و البته در کنارش دو قطعه‌ی مجوز نگرفته هم به صورت رایگان در اختیار علاقه‌مندان به موسیقی قرار گرفت. حال این گمانه‌زنی مطرح شد که محمدعلی بهمنی به خاطر این حاشیه‌ها از دفتر موسیقی رفته است. برای روشن شدن این ماجرا پای صحبت‌های محمدعلی بهمنی نشستیم تا در دقایقی کوتاه درباره این موضوع برایمان توضیحاتی ارائه کند. در ادامه متن گفت‌وگو با محمدعلی بهمنی شاعر و ترانه سرای مطرح کشورمان را می‌خوانید:

***

*علت رفتن‌تان از شورای شعر دفتر موسیقی چه بود؟

علت تصمیمم، همانی است که نوشته‌ام.

*فشارها بر روی شورای شعر از کجا وارد می‌شد که مجبور می‌شدید شعرهای سخیف را مجوز بدهید.

من که نمی‌دادم. به همین دلیل هم گفتم مزاحمشان نباشم.

*حاشیه‌های مربوط به صدور مجوز آلبوم «ابراهیم» با صدای محسن چاوشی در تصمیم شما برای رفتن از شورای شعر موثر بود.

هیچ مشکلی با آقای چاوشی نداشتم. کار «ابراهیم» را هم من رد نکردم. خودِ ارشاد هم گفته بود که اصلاح کند و بفرستد تا تصویب شود. نمونه‌ی تصحیح شده را هم ما نداشتیم.

آقای چاوشی خودش خواننده با ارزشی است. شعر این آلبوم هم از سروده‌های حسین صفا است. صفا از خوبان ترانه روزگار ماست. با ایشان که من مشکل نداشتیم.

تنها پیشنهادی که من به آقای چاوشی دادم مربوط به سه سال پیش می‌شود. سه سال پیش اثری را آقای چاوشی برای گرفتن مجوز ارائه کرده بود که بخشی از آن در شان آقای چاوشی و در شان آقای صفا نبود. من هم پیشنهاد دادم که آن بخش را عوض کنند که بعدها دیدم عوض کرده‌اند.

مشکل نه چاوشی است و نه صفا. مشکل ترانه‌های ضعیفی هستند که آبروی شعر و ترانه و موسیقی را برده‌اند. وگرنه کار خوب و با ارزش که بیاید ما تشنه‌ی خواندن و شنیدنش هستیم.

*خیلی‌ها می‌خواهند استعفای شما را به حاشیه‌های صدور مجوز آلبوم «ابراهیم» ربط بدهند. برخی می‌گویند به این خاطر که شما صدور مجوز شعر برخی از قطعه‌های آلبوم «ابراهیم» را نگه داشته بودید و...

من نگه نداشته بودم. زمانی که ترانه‌های این آلبوم در شورا بررسی شده، من در شورا نبودم و در مسافرت بودم. من هنوز آن پرونده را نه دیده‌ام و نه می‌دانم چیست.

*با این حرکت که آقای ترابی با اختیار خودشان مجوز شعر سه قطعه از اثر ابراهیم را صادر کرد، مشکل داشتید.

این که در هر صورت جاهایی از شعر را تغییر داده که مجوز گرفته است. البته من اصلا نمی‌دانم و ترانه را هم نشنیده‌ام و نمی‌دانم زمان ارائه به شورا چه بوده و اکنون که منتشر شده چه بوده است. در هر صورت جایگاه آقای چاوشی ارجی دارد که همیشه قابل احترام است.

*یعنی رفتن شما از شورای شعر دفتر موسیقی هیچ ربطی به آلبوم «ابراهیم» و آقای چاوشی ندارد؟

هیچ ربطی به این مسئله ندارد. به این دلیل که آقای صفا(شاعر ترانه‌های آلبوم «ابراهیم») کسی نیست که آدم از کارهایش خوشش نیاید. من آقای صفا را می‌شناسم و بسیار هم برایش ارزش قائلم. خودِ آقای چاوشی هم می‌داند که من چقدر دوستش دارم و آثارش را می‌پسندم؛ البته کارهای با ارزشش را.

*ماجرای هیراد چطور. در رفتن شما موثر بود.

هیراد که با من طرف نبود. آقای علیرضا بدیع نکته‌ای را متوجه شد و به او گوشزد کرد. فقط زمانی که برای گرفتن مجوز پیش ما آمد، عزیزانی که شعرهایشان را برداشته بود، با هیراد توافق کرده بودند و هیچ مشکلی هم از آن نظر نبود.

*پس مشکل اصلی شما با ترانه‌هایی است که این روزها در حوزه موسیقی پاپ مجوز می‌گیرند.

بله. موسیقی ایرانی هنوز ارزش شنیدن دارد اما ترانه‌های پاپ نه.

*شما رئیس شعر و ترانه بودید. چرا آثار سخیف را رد نمی‌کردید که اینگونه مشکلات هم پیش نیاید.

شورا که نظر من تنها نیست. حدود 12 نفر دیگر هم هستند. بعد از نظر شورا هم خود مسئولان سروده‌های تایید شده را می‌دیدند. به هر روی این آثار سخیف منتشر می‌شدند. من هم خجالت می‌کشم از انتشار این آثار. نمی‌دانم چرا این‌ها اینقدر شوقمند این ترانه‌های سخیف هستند.

*در انتشار این آثار سخیف، بیشتر اعضای شورا دخیل هستند یا مسئولان بالا دستی.

من دیگر وارد این مقوله‌ها نمی‌شوم. در هر صورت ارشاد هر کدام از این ترانه‌ها را بشنود باید بگوید نه! اما متاسفانه می‌بینیم که این آثار منتشر می‌شود. من هم که در شورای شعر و ترانه مسئولیتی داشتم، همه‌ی نگاه‌ها به من بود و همه فکر می‌کردند که من این آثار را مجوز می‌دهم.

منبع: الف

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۵۳۳۵۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پشت‌پرده محبوبیت تیلور سوئیفت چیست؟

تیلور سوئیفت از آن دسته هنرمندان معاصر است که در ایران نیز بین دهه هفتادی‌ها تا دهه نودی‌ها پرطرفدار است و نسل‌های جوان‌تر ایرانی راحت‌تر با آهنگ‌های او ارتباط برقرار می‌کنند، اما دقیقا چه چیزی خواننده‌ای مانند تیلور سوئیفت را در بین حتی ایرانی‌ها محبوب می‌سازد؟

به گزارش ایسنا، با این حال اگر از طرفداران تیلور سوئیفت سؤال کنید که علت علاقه‌شان به این هنرمند چیست؟ احتمالاً پاسخ دهند که، چون می‌توانند با ترانه‌های او همزادپنداری کنند و به‌راحتی خود را به‌عنوان راوی ترانه‌هایش تصور کنند، اما در کنار این ویژگی نمی‌توان ارتباط عمیق سوئیفت با طرفدارانش را نادیده گرفت؛ چراکه او هنرمندی است که اگر یکی از سوپر طرفدارانش در آسیا بیماری لاعلاجی داشته باشد و نیاز به کمک مالی داشته باشد، حمایت خود را دریغ نمی‌کند و چه بسا که به دیدن آن طرفدار برود. همچنین ارتباط او در فضای مجازی با طرفدارانش غیر قابل انکار است، ارتباطی از جنس لایک کردن پست‌های طرفدارانش در فضای مجازی گرفته تا اشتراک‌گذاری آن پست‌ها.

اما چرا امروز از تیلور سوئیفت می‌نویسیم؟ در هفته‌های اخیر سونامی اخباری از جدیدترین آلبوم سوئیفت به نام «The Tortured Poets Department» در فضای مجازی منتشر شد که از ثبت چندین رکورد جدید به نام این هنرمند می‌گفت.

در حقیقت سوئیفت با انتشار یازدهمین آلبوم استودیویی خود رکورد بیشترین پخش آلبوم، آهنگ و هنرمند را در یک روز در Spotify و سایر پلتفرم‌های موسیقی به ثبت رساند؛ رکوردی که با بیش از ۳۰۰ میلیون استریم (پخش آنلاین موسیقی) آلبوم جدید او طی یک روز به ثبت رسیده است.

اما این تنها رکوردی نبود که یازدهمین آلبوم استودیویی سوئیفت در کمتر از ۲۴ ساعت پس از انتشار در Spotify شکست. بلکه اولین تک‌آهنگ آلبوم جدید او به نام «Fortnight» با حضور «پست مالون» رکورد بیشترین پخش‌شده در یک روز را ثبت کرد.

سوئیفت پیش از این هم با انتشار آلبوم «Midnights» در اکتبر ۲۰۲۲ رکورد Spotify را برای پخش‌شده‌ترین آلبوم در یک روز و پخش‌شده‌ترین هنرمند در یک روز را در اختیار داشت. این آلبوم همچنین در سایر پلتفرم‌های پخش موسیقی، رکورد بزرگترین آلبوم پاپ تمام دوران را با استریم‌های روز اول در Apple Music شکست. همچنین این آلبوم در اولین روز انتشار خود به پرمخاطب‌ترین آلبوم آمازون موزیک تبدیل شد.

اما پس از خواندن این اخبار درباره سوئیفت، شاید برای شما هم سوال شود که سوئیفت دقیقا چرا تا این حد محبوب است که طی یک روز جدیدترین آلبومش با ۳۰ قطعه موسیقی، بیش از ۳۰۰ میلیون بار در اسپاتیفای شنیده می‌شود؟

پیش از پاسخ به این سوال باید گفت که نمی‌توان با وجود تور پرطرفدار Eras، تسخیر جایگاه‌های نخست چارت موسیقی بیلبورد آمریکا، ثروت میلیارد دلاری، ۱۲ جایزه گرمی، تأثیر گسترده او بر فرهنگ موسیقی پاپ و موفقیت احیای آلبوم‌های قبلی‌اش، شهرت و موفقیت عظیم سوئیفت را انکار کرد؛ موفقیتی که تصادفی نیست.

در ادامه، اما نگاهی خواهیم داشت به علت محبوبیت جهانی سوئیفت در جهان از نگاه چند کارشناس و منتقد موسیقی آمریکایی.

موسیقی سوئیفت

توبی کوئینزبرگ که یک کارشناس موسیقی مشهور است، می‌گوید: «نمی‌توانیم درباره موفقیت تیلور سوئیفت بدون اذعان به توانایی استثنایی او در نوشتن آهنگ‌هایی که آشنا و در عین حال متمایز، قابل دسترس و معمولی هستند صحبت کنیم. تاکید بر این نکته مهم است که نوشتن آهنگی مانند آهنگ‌هایی که تیلور می‌نویسد، فوق‌العاده دشوار است. حتی یک بار انجامش هم سخت است، حال تصور کنید بخواهید طی یک آلبوم این کار را انجام دهید! اگرچه که سوئیفت نزدیک به دو دهه است که در آلبوم‌های متوالی این کار را انجام می‌دهد.»

درو نوبیل نیز که یک دانشیار تئوری موسیقی است، می‌گوید: «تیلور سوئیفت در نوشتن موسیقی واقعاً خوب است. این امر غیرقابل انکار است. او می‌داند که چگونه یک ملودی بسازد. موضوعات آهنگ‌های او بسیار مرتبط است. من یک مرد ۳۸ ساله هستم و می‌توانم به آهنگ‌های او، حتی آهنگ‌هایی که در ۲۰ سالگی نوشته است، گوش دهم و با آن‌ها ارتباط برقرار کنم.»

همه کاره بودن او

سوئیفت به طرز ماهرانه‌ای ژانر‌های مختلفی مانند کانتری، پاپ، آلترناتیو و فولکلور را در زندگی حرفه‌ای خود تجربه کرده است. نوبیل و کونیگزبرگ می‌گویند که تسلط بر این توانایی برای تکامل دشوار است، اما او موفق شد و توانست همچنان کاراکتر «تیلور سوئیفت» را حفظ کند.

سوئیفت که در اصل یک هنرمند ژانر کانتری بود، ابتدا با آلبوم «قرمز» (Red)، فضای کاری خود را به موسیقی پاپ آغشته کرد. او در این آلبوم با مکس مارتین که یکی از تهیه‌کنندگان مطرح آمریکا است، همکاری کرد.

در حالی که فضای کلی آلبوم «قرمز» پاپ بود، اما در آلبوم از ساز‌های بانجو استفاده شده بود و سوئیفت سبک و سیاق کانتری را در خواندن آهنگ‌ها حفظ کرد. سوئیفت، اما در آلبوم «۱۹۸۹» خود طی اقدامی بی‌سابقه، به طور کامل ژانر کانتری را کنار گذاشت. در حقیقت او با این کار برای همیشه کانتری را از کار خود حذف کرد و در قالب یک هنرمند جدید در اوج کاری خود ظاهر شد.

البته او به داستان سرایی خود در آثار غیرکانتری که یکی از ویژگی‌های بارز موسیقی کانتری است، ادامه داد و با همین ترفند توانست آن طرفدارانی که او را به خاطر سبک کانتریش دنبال می‌کردند، نگه دارد. به هر حال او یک داستان‌سرای عالی است، چه داستانی تخیلی در مورد کسی که شوهرش را به قتل رسانده باشد و چه داستانی درباره روابط عاطفی خودش.

هنگامی که دو آلبوم «evermore» و «folklore» در سال ۲۰۲۰ منتشر شدند، جهان بار دیگر شاهد تسلط سوئیفت در تغییر ژانر، از پاپ به فولک و آلترناتیو بود.

نوبیل درباره این اقدام می‌گوید: «اگر هنرمندان از ژانر اصلی خود دور شوند، اغلب اوقات طرفداران شورش می‌کنند، اما سوئیفت این ریسک را کرده است و این باورنکردنی است.»

هوش تجاری سوئیفت

کونیگزبرگ می‌گوید: «موفقیت در صنعت موسیقی صرفاً به موسیقی مربوط نمی‌شود، بلکه در مورد تجارت است و مهارت‌های تجاری تیلور شگفت‌انگیز است».

درحقیقت از توانایی او در ساخت ماهرانه برند خود گرفته تا حرکت‌های استراتژیکش، سوئیفت ثابت کرده است که هم یک هنرمند موفق است و هم یک تاجر. به عنوان مثال، تصمیم او برای تولید فیلمی از تور اخیرش (Eras tour) نتایج خارق العاده‌ای داشت. این فیلم که در ماه اکتبر به سینما‌ها رفت، «پرفروش‌ترین فیلم کنسرت» است که در افتتاحیه ۹۲.۸ میلیون دلار درآمد داشت.

همچنین بازاریابی رسانه‌های اجتماعی سوئیفت او را در جایگاه بالای هنرمندان موسیقی می‌نشاند؛ درحقیقت او از ابتدای فعالیت خود ارتباط با طرفدارانش در رسانه‌های اجتماعی را انجام داد که در آن زمان غیرعادی بود.

حرکت درخشان سوئیفت

از اقدام سوئیفت برای ضبط مجدد و انتشار مجدد آلبوم‌های اولیه‌اش به طور گسترده‌ای به عنوان یک تصمیم هوشمندانه یاد می‌شود. این تصمیم ناشی از اختلاف عمومی سوئیفت با شرکت ضبط قبلی خود، Big Machine، و مالک آن Scooter Braun است. در سال ۲۰۲۰، براون حقوق اصلی ضبط‌های تیلور سوئیفت را فروخت و در اقدامی تلافی‌جویانه بی‌سابقه، سوئیفت آلبوم‌های خود را دوباره ضبط کرد و بدین ترتیب کنترل شخصی بر حقوق اصلی ضبط‌های جدید به دست آورد.

در حالی که سوئیفت خاطرنشان می‌کند که همه این‌ها برای برگرداندن حقوق هنرمندان بوده است، اما ثابت شده است که یک تصمیم تجاری درخشان بود. درحقیقت آلبوم‌های تازه ضبط‌شده بسیار محبوب بوده و موجب حمایت از تور Eras و افزایش تعهد طرفداران به او شدند.

آینده نگری او

نوبیل می‌گوید سوئیفت درک ذاتی از خواسته‌های مخاطبانش دارد و این توانایی می‌تواند توضیح دهد که چرا موفقیت زیادی کسب کرده است. او سه لحظه را دلیل شیدایی امروزی سوئیفتی‌ها می‌داند:

۱۹۸۹

زمانی که آلبوم «۱۹۸۹» در سال ۲۰۱۴ منتشر شد، موسیقی الکترونیک (EDM) چارت ۴۰ موسیقی برتر را تسخیر کرده بود. آهنگ‌های زد و کالوین هریس با آهنگ‌های پردازش شده توسط کامپیوتر و صدای ترکیب شده در صدر جدول قرار داشتند. با توجه به محبوبیت فزاینده EDM، نوبیل می‌گوید که دوستداران موسیقی میل به چیزی داشتند که علاقه آن‌ها به موسیقی پاپ «dance-y» را برآورده می‌کرد و در عین حال بیانی معتبر از شخصیت یک هنرمند بود. او استدلال می‌کند که این اتفاق در آلبوم «۱۹۸۹» سوئیفت رخ داد.

شیوع کرونا در سال ۲۰۲۰

نوبیل می‌گوید در طول قرنطینه همه‌گیر سال ۲۰۲۰، سوئیفت با انتشار غافلگیرکننده دو آلبوم folklore و evermore در ژانر indie folk حال و هوای طرفدارانش را مجذوب خود کرد. سوئیفت با انحراف آشکار از موسیقی پاپ به دنبال همکارانی با تجربه در ژانر‌های جدید برای کار روی آلبوم‌ها شد؛ تصمیم هنری دیگری که آن هم یک تصمیم تجاری موفق بود.

کونیگزبرگ می‌گوید: «این اقدام دقیقاً همان چیزی بود که فرهنگ در آن زمان به آن نیاز داشت؛ یک آلبوم متفکر و تأمل برانگیز که منعکس‌کننده حس غالب انزوای اجتماعی است.»

فولکلور در سال ۲۰۲۰ به پرفروش‌ترین آلبوم ایالات متحده تبدیل شد و همانطور که نوبیل توضیح می‌دهد، این موفقیت تصادفی نبود.

او ادامه می‌دهد: «طرفداران با این آهنگ‌ها دوباره بیرون از خانه بودند و زیبایی طبیعت را کاوش می‌کردند؛ آهنگ‌هایی که صدایی روستایی داشتند و درباره رودخانه‌ها و درختان صحبت می‌کردند. او همیشه توانسته از چیزی که همه ما آرزوی آن را داریم استفاده کند.»

تور era

نوبیل می‌گوید دو نیروی فرهنگی را می‌توان به عنوان مدرکی برای موفقیت تور Eras بررسی کرد؛ یک اینکه در دنیای پس از همه گیری، مردم برای تجربه کنسرت زنده گرسنه بودند و دوم اینکه ما به عنوان یک جامعه، در میان انزوای فزاینده خود به دلیل کار از راه دور، رسانه‌های اجتماعی و سکولاریزاسیون رو به رشد، درصدد تجربه‌های جمعی هستیم. شرکت در یک کنسرت با ده‌ها هزار نفر دیگر که آن‌ها نیز با آهنگ‌های تیلور سوئیفت بزرگ شده‌اند، بسیار عمیق‌تر از قدردانی از موسیقی اوست، بلکه می‌گوید «شما بخشی از یک جنبش هستید».

آیا می‌توان از موفقیت سوئیفت تقلید کرد؟

خیر.

نوبیل معتقد است که سوئیفت هر حرکتی را برای مواجهه با یک لحظه خاص طراحی کرده است و اگر آن‌ها در زمان‌های دیگری انجام می‌داد، احتمالاً از موفقیت یکسانی برخوردار نمی‌شد. به عنوان مثال، اگر فولکلور در سال ۲۰۱۹ منتشر می‌شد، تأثیر مشابهی نداشت. این‌گونه نیست که او از دیگران برتر باشد؛ بلکه در کتگوری قرار دارد که افراد کمی شامل آن می‌شوند، توانایی عالی او در نوشتن موسیقی که با این لحظات فرهنگی ترکیب شده‌اند، ترکیب نادری است.

بیانسه از هنرمندانی است که به چنین موفقیتی نزدیک شده است، اما نژاد تأثیر زیادی در جهانی نشدن هنر او در این وسعت دارد، اگرچه که برای یک سفیدپوست چنین چیزی مطرح نیست.

وقتی تیلور سوئیفت در مورد پایان رابطه عاطفی خود صحبت می‌کند، تصور این است که او به طور کلی درباره این مسئله صحبت می‌کند. ولی وقتی بیانسه درباره خیانت شوهرش به او و نحوه کنار آمدن با آن صحبت می‌کند، به روایت او به چشم روایتی از روابط سیاهپوستان نگاه می‌شود. دلیل اینکه می‌توانیم تیلور سوئیفت را نماینده همه ببینیم این است که او بلوند و سفیدپوست است و نژاد برایش مطرح نیست؛ در صورتی که بیانسه سیاه‌پوست است و نژاد دارد.

البته در نهایت فراموش نکنیم که تا حدی هم علاقه بالای طرفداران به سوئیفت به شیدایی می‌مانند و نمی‌توان به هیچ وجه او را بزرگ‌ترین هنرمند عصر حال حاضر خواند، چرا که در این صورت باید با بزرگانی مانند پینک فلوید یا بیتلز مقایسه شود که اصلا موجه نیست.

آنچه جای بحث ندارد این است که ژانر پاپ در دوران تیلور سوئیفت است، داستانی عاشقانه از موفقیت‌های برتر و موفقیت افسون‌کننده که بر درخشش او به عنوان یک تاجر تأکید می‌کند و به‌طور استراتژیک صنعت موسیقی را با هنرمندی و زیرکی هدایت می‌کند.

دیگر خبرها

  • سندرم مرموزی که چهره خواننده مشهور را عوض کرد؛ بیماری «سلن دیون» چیست؟
  • پیش‌فروش بلیت «نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی» آغاز شد
  • سامان احتشامی در تهران کنسرت برگزار می‌کند
  • پوستر جدید «نقش هیتلر در آلبوم خانوادگی» منتشر شد
  • تغییر نام استقلال و پرسپولیس ربطی به وزارت ورزش ندارد | تمام شد؛‌ شما دیگر هیچ مسئولیتی ندارید
  • تغییر نام استقلال به وزارت ورزش ربطی ندارد
  • پشت‌پرده محبوبیت تیلور سوئیفت چیست؟
  • ترانه کودکان که ترند شد: ببعی چقدر باهوشی!
  • کمک خواننده معروف برای آزادی زندانیان قزوین
  • واکنش مادر ترانه علیدوستی به حواشی یک عکس با دخترش | تصویر